زرد نویسی کسب و کار من است!

دانشجویِ معماری که از بدِ روزگار به نشریاتِ زرد پناه آورده و رنگ اش، زردِ قناری شده است.

زرد نویسی کسب و کار من است!

دانشجویِ معماری که از بدِ روزگار به نشریاتِ زرد پناه آورده و رنگ اش، زردِ قناری شده است.

توضیحی ندارم براتون استاد

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

به زبان­ های جدید پیرامون خود بی ­توجهی نکن

دوشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۲ ق.ظ

لشکر مورچه­های قهوه­ای، بدن بی جان گرگ را به دقت زیر و  رو می­کند. تعدادشان بسیار زیاد است و چنان نزدیک بهم حرکت می­کنند که احساس می­کنید هزارپایی با سرعت از سوراخ دماغ به سوراخ دیگر می­رود. مگس­ها با ارتفاع کمی دورش می­گردند. سر و صدایی به پا کرده­اند و معلوم است که حسابی غافلگیر شده­اند. یکی از بزرگ­هایشان روی مردمک قهوه­ای چشم گرگ نشسته است. سر و کله کلاغ­ها پیدا می­شود. کنار گرگ فرود می­آیند و خستگی در می­کنند. خیالشان راحت است و می­دانند برای وعده­ غذایشان گرگ دارند. کمی دورتر گربه لاغری نظاره گر این ماجرا است. دوست دارد سر سفره برود و چند لقمه­ای مهمان شود. اما تنها است و جرات سر و کله زدن با کلاغ­های گرسنه و عصبی را ندارد. پس باید منتظر باشد تا بقیه سیر شوند. لاشه گرگ را با مورچه ­های قهوه­ ای، مگس ­ها، کلاغ ­های عصبی و گربه لاغر تنها بگذارید و به مسیر خودتان ادامه بدهید.

ماهی، بی حرکت روی آب شناور است. برکه توان حرکت دادن بدن این قزل آلای نیمه جان را ندارد. زالوهای سیاه و خونخوار جشن گرفته­ اند. با حرکات خاص خودشان دور ماهی می­گردند و دعا می­خوانند. مراسم دعا تمام می­شود، در عرض چند دقیقه تا آخرین قطره خون ماهی قزل آلا را با وله تمام، می ­مکند. حجم­شان چند برابر می ­شود و مثل ورم زیر چشم، بعد از خوردن مشت از برادر بزرگتان، پف می­ کنند. پسرعمو یکی از زالوها را می­ گیرد و تا جایی که راه دارد فشارش می­دهد. تمام خونی که تازه خورده است را بالا می ­آورد و دوباره کوچک می­شود. سعی می­کند به دست او بچسبد و تلافی کند اما زورش نمی ­رسد. زالو درمانی یکی از کارهایی است که در طب سنتی رواج دارد. زالوهای پاستوریزه مجمتع طب سنتی ولیعصر، از خون آدم­ تغذیه می ­کنند. البته آنها فقط یکبار می­ توانند این لذت بزرگ را تجربه کنند چون زالو را بعد از انجام مراسم پزشکی سر به نیست می­ کنند. به نظر شما زالوهای کنار برکه روستای ما لذت بیشتری از زندگی می ­برند؟ درست است که زالوهای مجموعه ولیعصر فقط یکبار شانس خوردن خون دارند ولی فراموش نکنید این خون متعلق به آدمی است که از یک سی سی خونش هم نمی گذرد و برای هر قطره ­اش تا قرون آخر دیه را گرفته است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۱۱
sEEd ZombePoor

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی